جایگاه سواد رسانه

چگونگی اثر
یکی از نکاتی که حائز اهمیت در مبحث آموزش سواد رسانه و راهکارهای مدیریت رسانه می باشد، چگونگی اثر این آموزش های رسانه ای بر روی فرزندانمان است. مجموعه ها و سازمان های دولتی و خصوصی زیادی در کشور در حال فعالیت در حوزه سواد رسانه و راهکارهای مدیریت رسانه می باشند، اما تلاش ها و فعالیت های شبانه روزی این مجموعه ها و سازمان ها اثری در بدنه اصلی جامعه ندارد؟ شاید جواب این سوال با بیان مثلث تاثیر و اثرگذاری قابل بیان باشد.
قرار است در سبک زندگی و نوع نگرش فرزندانمان هم از کودکان و نوجوانان و جوانان تغییر ایجاد کنیم، پس نیاز به سه ضلع مهم و کاربردی داریم. ضلع اول فرزندمان می باشد ، ضلع دوم محیط تربیتی اعم از مدرسه، مسجد و یا کانون های تربیتی و در ضلع سوم خانواده قرار دارد. تغییر در سبک زندگی و نگرش یک فرزند زمانی اتفاق میافتد که هر سه ضلع یعنی فرزند خانواده و محل تربیت با یک خط و مشی حرکت کنند. اگر فقط فرزند مورد آموزش و آگاه سازی رسانه قرار بگیرد در خانه و یا در محیط آموزشی نمیتواند تمام آموزش ها را اجرا کند. اگر فرزندمان در محیطی آموزش های رسانه ای را ببیند، اما خانواده این آموزشها را فرا نگرفته باشند در خانه نیز اجرای قوانین رسانه ای به مشکل برخواهد خورد. پس برای موفقیت در تغییر سبک زندگی و اثربخشی آموزش ها باید هر سه ضلع این مثلث آموزش ها را ببینند. زمانی که این سه ضلع کنار هم قرار بگیرند و مفهوم مثلث تشکیل می شود. در نتیجه اگر سه ضلع تاثیر پذیری در کنار هم جمع شوند مفهوم تغییر نگرش و اثرپذیری معنا و مفهوم پیدا میکند. آموزش های رسانه ای برای هر ضلع با طراحی اختصاصی همان ضلع و در سطح کشور توسط موسسه خواجه نصیر الدین طوسی برگزار میشود.
نگاه انتقادی
یکی از شرایط و قانون هایی که باید به صورت همیشگی و دائم در مواجهه با رسانه ها و ابزارهای رسانه ای از آن پیروی کنیم نگاه انتقاد گونه به رسانهها و ابزارهای رسانه ای می باشد.
قدرت رسانه در وارونه نشان دادن واقعیت ها می باشد، قدرت رسانه در وارونه نشان دادن واقعیت ها به این معنا است که، رسانه ها آن چیزی را که خود می پسندند و خود صلاح میدانند برای مخاطبین به نمایش میگذارد. ما در کل جهان هیچ رسانه ی خبریی سراغ نداریم که تمام اخبار را به صورت کامل منتقل کند. رسانه ها برای انتقال اخبار و اطلاعات برای خود فیلتر ها و نظام های خاص فکری خود را دارند، این نظام ها از مواضع آن رسانه در مباحث سیاسی اقتصادی و مذهبی شکل می گیرد. برای همین اخباری که این رسانه منتشر میکند متناسب با نظامنامه کلی آن رسانه است. بعنوان مثال به گزاره های خبری زیر دقت کنید این گزاره ها را می توان در خبرگزاری های مختلف در رسانه های مختلف مشاهده کرد.
گزاره خبری اول: حضور بی رحمانه نیروهای آمریکایی در عراق.
گزاره خبری دوم: جایگاه خاص اسرای مسلمان عراقی نزد سربازان آمریکایی
هر دو خبرگزاری برای خبر خود عکسی نیز منتشر میکنند، اما واقعیت آن چیزی نیست که خبرگزاریها بیان کردند. واقعیت استفاده ابزاری رسانه ها از قالب های رسانه ای می باشد. هر رسانه متناسب با سیاست های کلی خود خبر را منعکس میکند، شاید خبر و داده های خبری دروغ نباشند، اما مطمئناً همه واقعیت هم نیستند . یکی از مهم ترین جملات در عرصه تحلیل رسانه این جمله است: در دنیا، هیچ رسانه بی طرف نداریم!!!

شما به عنوان والدین که راهنمای اصلی فرزندان جامعه هستید، باید به تمام رسانه ها دید انتقادی داشته باشید. دید انتقادی به رسانه به این معنا است که تمام رسانهها دارای پیام های آشکار و پنهان نا مناسب می باشند؛ مگر زمانی که خلاف این قاعده ثابت بشود. با توجه به این قانون شما باید برای دیدن انیمیشن توسط فرزندتان حتما دلایل قانع کننده ای نسبت به ارائه انیمیشن به فرزند داشته باشید.
اگر فردی از شما سوال کند که دلیل شما برای اجازه دادن به فرزندتان برای فلان بازی رایانه ای یا فلان رسانه چه بوده است؟ شما باید بتوانید دلایل مثبت آن رسانه را برای فرد سوال کننده بشمارید. والدینی که این قانون را در برخوردهای رسانه رعایت نمیکنند در جواب این سوال این چنین پاسخ میدهند که ما از رسانه ای که فرزندمان در حال درگیری با آن است چیز بدی ندیده ایم، این جواب نشان از این دارد که والدین به رسانه دید انتقادی ندارند و معتقدند تمام رسانهها خوب هستند مگر خلافش ثابت شود و این دقیقا بر خلاف قانون دید انتقادی می باشد.
شکل دهی آگاهی سواد رسانه
یکی از سوالهای مهم والدین زمان و چگونگی آغاز این آموزش ها می باشد. شاید برای جواب بهتر باشد به حدیثی از حضرت امام صادق علیه السلام مراجعه کنیم.
امام صادق (علیه السلام): «بادِروا أحداثَکم بِالحَدیثِ قَبلَ أن تَسبِقَکم إلَیهِمُ المُرْجِئةُ» نوجوانان خود را، پیش از آنکه افکار مخالفان به سراغشان روند، حدیث بیاموزید.» [1] .
با توجه به حدیث مشخص میشود والدین و مسئولین تربیتی ، در جامعه برای آگاه سازی و آموزش فرزندانمان زمانی را قبل از تهاجم دشمن انتخاب کنند. به عبارت دیگر ما باید بتوانیم قبل از اینکه دشمن اطلاعات اشتباه و خوراک ذهنی اشتباهی را به فرزندان منتقل کند پایه های اصلی اطلاعات را برای فرزندانمان به صورت صحیح قرار دهیم. زمانی که ذهن انسان از اطلاعاتی خالی باشد اولین اطلاعات را به عنوان اطلاعات پایه و اطلاعات درست قبول میکند، اگر این اطلاعات اشتباه و نادرست باشد، تغییر دادن اطلاعات پایه و اساسی کار بسیار دشواری است. زیرا ذهن انسان تمام اطلاعاتی که مرتبط به این موضوعات را با اطلاعات مبنایی و پایه ای که در ذهن خود دارد مقایسه می کند و اگر اطلاعات پایه اشتباه و نادرست بود در مقابل اطلاعات درست جبهه می گیرد.
از حدیث فوق متوجه شدیم که باید قبل از دشمن باید شروع به فعالیت کنیم و اطلاعاتی را به فرزندانمان منتقل کنیم. اما هنوز به سوال، کامل پاسخ نداده ایم؛ زیرا زمانی معین را برای انتقال این مفاهیم مشخص نکرده ایم. برای اینکه بتوانیم زمان مناسب برای انتقال این اطلاعات به فرزندانمان بیابیم دوباره به گفتار اهل بیت علیهم السلام رجوع می کنیم.
قال ابوعبدالله( امام صادق) علیه السلام للاحول:
اتیت البصرة؟
قال: نعم
قال علیه السلام:
کیف رایت مسارعة الناس فی هذا الامر و دخولهم فیه؟
فقال: والله انهم لقلیل و لقد فعلوا ذلک و ان ذلک لقلیل.
فقال علیه السلام: علیک بالاحداث فانهم اسرع الی کل خیر ;
امام صادق علیه السلام به «احول » فرمودند:
به بصره رفته ای؟ وی گفت: آری. حضرت – که درود بر او باد – فرمود: گرایش و پای بندی مردم به تشیع را چگونه دیدی؟ [احول] پاسخ داد: به خدا سوگند گروندگان اندک اند، در این قلمرو فعالیت شده است ولی مردم کمتر گرایش پیدا کرده اند. امام فرمودند: بر تو باد به کودکان و نوجوانان، زیرا آنان برای هر چیزی شتابان ترند..[2]
از حدیث فوق متوجه میشویم، کار تربیت، آموزش و آگاه سازی را باید از سنین نوجوانی و کودکی آغاز کنیم. اگر ما برای فرزندمان داستان پیامبران بزرگ الهی را بیان کنیم ،او از داستان اصلی و درست این پیامبر اطلاع پیدا می کند، دیگر ذهن فرزندانمان با توجه به دیدن فیلم های سینمایی هالیوودی که با محوریت زندگی پیامبران بزرگ درست شده است به اشتباه برداشت هایی از پیامبران نمی کند، زیرا او از قبل داستان اصلی این پیامبران را شنیده است. اما اگر ما در این امر پیش دستی نکنیم، باور های ذهنی فرزند ما به صورت اشتباه شکل می گیرد، و زمانی که با پاسخ و اطلاعات درست رو به رو می شود در مقابل اطلاعات صحیح می استد و آن ها را قبول نمی کند.
[1] وسائل الشیعه، ج 17، ص 331
الكافی، ثقة الاسلام كلینی ج8 ص 93 ح 66 ؛ قرب الاسناد،حمیری : ص 60 ؛ بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 23 ص 236 ح 2 ؛[2]
همچنین بخوانید:
دیدگاهتان را بنویسید