رسانه و استعمار ذهنها و کشورها

انواع استعمار
در طول تاریخ یکی از رایجترین وقایع استعمارها بودهاند. معمولا استعمارها برای تصاحب ذخایر نفتی و زیرزمینی و نیروهای انسانی یک کشور برای کشور دیگر اتفاق میافتاد. این استعمار و نحوه اجرای استعمار در طول تاریخ دستخوش تغییرات زیادی شده است. به عبارت دیگر استعمار در طول تاریخ به سه نوع تقسیم می شود:
-
استعمار سنتى يا كهن
استعمار سنتى يا كهن، به استعمارى گفته مىشود كه قدرتهاى بزرگ با اعمال زور، بر حاكميت كشورهای ديگر سلطه پيدا میكردند. ابتدا در صورت نياز به اشغال نظامى كشورها مىپرداختند و سپس از طريق گروههاى تبشيرى مسيحى. فرهنگ استعمارى خودرا توسعه و گسترش مىدادند.
رهبر معظّم انقلاب درباره اين نوع استعمار مىفرمايند:
يك روز استعمارِ كهنه بود؛ استعمارى كه بعدها اسمش را گذاشتند استعمار كهنه و كهن. مىرفتند بر كشورها تسلط پيدا مىكردند؛ مثل هند، مثل الجزاير، مثل خيلى از كشورهاى ديگر[1]
البته اين شيوه استعمارى كه تا پايان جنگ جهانى دوم به شكل پررنگى ادامه داشت، همانگونه كه رهبر فرزانه انقلاب بيان فرمودند با بيدارى ملتها از بين رفت.[2]
-
استعمار نو
با رشد فكرى جوامع و گسترش نهضتهاى ضداستعمارى در كشورهاى تحت سلطه، استعمار چهره جديدى به خود گرفت. و سعى كرد به جاى سلطه مستقيم و اشغال سرزمينها، سلطه خود را با روى كار آوردن دولتهاى دست نشانده بومى استمرار بخشد.
اين شيوه به شكل سلطه ظاهرى و تعيين مستقيم حاكم از سوى استعمارگران نيست، بلكه به شكل غيرمستقيم است. وقتى كه شيوه استعمار مستقيم و تعيين حاكم براى سرزمينهاى مستعمره به دليل بيدارى ملتها آسان نبود، شيوه جديدى از استعمار بعد از جنگ جهانى دوم در دنيا رايج شد كه «استعمار نو» نام گرفت.
در شيوه جديد، فرماندار استعمارى و يا حاكم مستقيم كشور استعمارگر حاكميت ندارد، و زمامداران از مردم خود سرزمينها هستند و ظاهرا كشور مستعمره تمام نشانههاى استقلال همچون مرز و پرچم مشخص، قانون اساسى و انتخابات دارد، اما در حقيقت، كشور توسط عوامل استعمارى با برنامهها و سياستهاى آنها اداره مىشود.
رهبرمعظّم انقلاب در تبيين اين شيوه استعمارى فرمودند:
استعمار كهن از بين رفت و جاى آن، استعمار نو را آوردند. استعمار نو اين بود كه در رأس كشورها بيگانگان نمىآمدند حكومت كنند. مثل دوران استعمارِ قديم نبود كه حاكم انگليسى برود در هند حكومت كند؛ نه، از خود كشورها كسانى را مىگماشتند؛ مثل رژيم طاغوت، مثل رضاخان و پسرش، و مثل بسيارى از دولتهاى ديگر كشورهاى جهان سوم.
در دوران محمّدرضا شاه كشور دربست در اختيار آمريكايىها بود؛ هم اقتصادش، هم سياستش، هم روابط اجتماعىاش. آنچه در اين كشور تدبير مىشد، در جهت منافع سلطهگران بيگانه و متنفذِ در ايران بود. آن روز ملت ايران در گزينش مديران ارشد كشور كمترين دخالتى نداشت… آن روز علم دركشوردرنهايت عقب افتادگى و عقب ماندگى بود.[1]
-
استعمار فرانو
با فروپاشى نظام دو قطبى، و گسترش وسايل ارتباط جمعى و تبديل شدن جهان به يك دهكده جهانى. غرب سعى كرد تا سلطه خود را از طريق ابزار رسانهاى توسعه دهد. و افكار ليبراليستى و دموكراسى را با قدرت نرمافزارى (قدرت رسانهاى و تبليغاتى و هدايت افكار عمومى). و سختافزارى(استفادهاز قدرت نظامى با توجيه گسترده افكار عمومى از طريق رسانهها) ترويج نمايد.
با سلطه غرب و در رأس آنها آمريكا بر رسانهها در دو دهه اخير، چهرهی جديدى از استعمار به صحنه جهانى آمد كه مقام معظم رهبری آن را «استعمار فرانو» نام نهادند.
در اين شيوه ظاهرا قدرتهاى بزرگ سلطهاى بر كشورهاى ديگر ندارند، اما سلطه فرهنگى، اقتصادى و سياسى آن دولتها به حدى است كه تصميمگيرىها و سياستگذارىهاى دولتهاى ديگر در تمام عرصههاى فرهنگى، اقتصادى، سياسى و… بايد در راستاى منافع قدرت بزرگ شكل گيرد.
رهبر معظّم انقلاب با اشاره به اينكه سياست امروز استكبار، استعمار فرانو است، در تعريف اين نوع از استعمار فرمودند:
يعنى دستگاه استكبارى كارى كند كه عناصرى از ملتى كه اين مستكبر مىخواهد آن را قبضه و تصرف كند، بدون اينكه بدانند، به او كمك كنند… حالا عناصرى از ميان خود ما بيايند و بنا كنند اين ديوار را تراشيدن يا سوراخ كردن. اينها گرچه خودى هستند، اما دارند براى دشمن كار مىكنند؛ دشمنهم روى اينها سرمايهگذارى مىكند. ديديد كه آمريكايىها حتى در كنگرهشان تصويب كردند كه به عناصرى در داخل كشور ما پول بدهند تا براى آنها كار كنند؛ اين طور علنى و صريح! اين استعمارِ فرانو است[2]
از نظر مقام معظّم رهبرى،
استعمار فرانو يك طبقه است كه دولتهايى مثل آمريكا را هدايت مىكند و مغز هدايتگر و قلب تپنده آن، محافل صهيونيستى و غيرصهيونيستى و سرمايهدارى و كارتلهاى بزرگ توليدى و تجارى با صدها وسيله تبليغات، كانالهاى تلويزيونى و روزنامههاى مختلف است. رهبر انقلاب با «زرسالاران اقتدارطلب» ناميدن آنها، هدف آنان را سيطره بر منابع حياتى و مالى همه دنيا مىدانند كه اگر اين سيطره كامل شود، يكصد سال ـ شايد هم بيشتر ـ مجموعه بشرى عظيمى كه در خاورميانه زندگى مىكنند، از كاروان علم و تمدن و معرفت و خوشبختى دور خواهند ماند[1] در عصر جديد، استعمار و استكبار با تمام ظرفيت و توانايى خود به ميدان آمده و با شيوههاى مختلف سعى در تداوم سلطهگرى خود دارد؛ در يكجا با فشار سياسى، در جاى ديگر با تهديد اقتصادى، و در جايىهم با ترفند تبليغاتى و در صورت لزوم توسل به شيوه استعمار سنتى با استفاده از بمب و موشك و تانك و چكمه پوشان نظامى، كه نمونههاى آن، فجايعى است كه در فلسطين و عراق و افغانستان صورت مىگيرد.[2]
البته كشورهاى استعمارى هميشه كوشيدهاند تمام اعمال متجاوزانه خود را در پردهاى از فريب و نفاق انجام دهند. آنها سلاحهاى كشتار جمعى و شيميايى را توليد و توزيع و مصرف مىكنند و فجايعى مانند هيروشيما (در جريان جنگ جهانى دوم) و حلبچه (در جريان جنگ تحميلى) پديد مىآورند. و در عين حال شعار كنترل سلاح كشتار جمعى سر مىدهند. از سويى، نمايش علم گرايى و جهانىسازى علم مىدهند و آنگاه با پيشرفت دانش و فناورى در جهان اسلام مقابله مىكنند و با ابزار مختلف كه در اختيار دارند ـ از جمله شوراى امنيت ـ سعى در متوقف كردن فناورى هستهاى صلح آميز كشورمان دارند. آنها از حقوق بشر دم مىزنند، اما دهها اردوگاه شكنجه همچون گوانتانامو و ابوغريب به پا مىكنند[3]
-
تهاجم فرهنگى ـ رسانهاى؛ مهمترين شيوه استعمار فرانو
استعمار فرانو اساسا به شيوه عمليات فرهنگى ـ فكرى است. و رهبر معظّم انقلاب هم همين شيوه را شيوه غالب آنها مىشمارد: «تهاجم خبرى، تبليغى، فرهنگى و اخلاقى رسانههاى تحت كنترل زورمندان و زرمندان جهانى به ملتها، به ويژه ملت ايران، در اوج خود قرار دارد.» آنها با گسترش وسايل ارتباط جمعى و تفكر جهانى سازى، سعى دارند تا فرهنگ، سياست و اقتصاد ليبرالى را بر تمام كشورها حاكم كنند [4].
بنابراين، استعمارگران در اين شيوه سعى مىكنند با ظاهرى مشروع و با شعارهاى حقوق بشر، ايجاد صلح و امنيت. استقرار دموكراسى و آزادى، و نيز با استفاده از نيروهاى كاملاً وابسته كه نه تنها از اشراف و خانوادههاى طبقه اشرافى، بلكه معدودى از روشنفكران، سياست مداران، مديران و تكنوكراتها را نيز شامل مىشود، اهداف استعمارى خود را دنبال كنند.
البته در تلاش براى تسلط بر منابع اقتصادى، فرهنگى و سياسى كشورها، خاورميانه و جهان اسلام جايگاه ويژهاى دارد.
دیدگاهتان را بنویسید